داوری تاریخ کار بسیار سخت است.نمی توان یکسوئه نگری کرد و بطور مطلق سخن از واقعیت گفت و همچنین نمی توان ندید و هیچ سخن نگفت.
در باب ((خیانت احزاب :حزب توده و اکثریت/به نقل از گروه ها و احزاب دیگر پیکار و اقلیت و ..)) در مقاطعی بحرانی می توان اسنادی در میان نشریه های توده و کار اکثریت پیدا کرد که واقعیات تاریخی و همچنین بار دیگر چرایی این چنین واکنشی از سوی دو حزب که بکی به اندازه چند دهه فعالیت سیاسی مخفیانه داشته و دیگری در بحرانی ترین زمان قبل از بهمن 57 فعالیت های تاثیر گذاری داشته اند را که خود را پیرو کمونیسم ((به نقل از محکوم کنندگان :استالینیسم و طرفداری از سرمایه داری دولتی شوروی)) با حکومت اساسا بنیاد گرای اسلامی با ریشه های کاملا لیبرال که در همان ابتدا موضع ضد چپ گرفته بودند مراوده داشته باشند .آیا رهبران کارکشته ای که ده ها سال کار سیاسی و یک تریلی سواد مارکسیستی به دنبال خود می کشیدند توان تجزیه شرایط کاملا دهشتناک سال های 60 را نداشتند ؟ و اگر مسئاله بر سر این است که این کنش یک سیاست عمده بوده در جهت منافع بازیگران اصلی صحنه باید به اندازه کافی حوصله کرد و رویداد های مختلف را از آثار به جا مانده مطالعه نمود. این اصل مهمی در زمینه نقد ریزبینانه و واقع بینانه تاریخ که می توان مازیار بهروز و یرواند آبراهامیان را در این مساله سر امد دانست .
ضمیمه اسناد و منابع مورد استفاده دیگر:
فراز و نشیب حزب توده در دهه 60
مقدمه:
این نوشته نه بررسی و تحلیل سیاستهای حزب توده و فعالیتهای
آن در دوران پس از انقلاب، بلکه بیشتر وقایعنگاری و گزارشی از یورش نیروهای
جمهوری اسلامی به این حزب و حوادث پس از آن است. و نیز گزارشی است از سرنوشت بخشی
از رهبری، کادرها و اعضای آن در سالهای سیاه و خونین دههی شصت در زندان.
متأسفانه در بسیاری موارد تحلیل و قضاوت دربارهی سیاستهای
رسمی حزب توده به داوری یکسان دربارهی همهی افراد این حزب، چه در سطح رهبری و چه
در سطح کادر و عضو، تعمیم داده شده است و این یکسونگری باعث شده است که بسیاری از
حقایق ناگفته بماند و یا دستخوش تحریف گردد.
ایرج مصداقی
منبع:ایرج مصداقی
بیراهه، پاسخ به ((کژراهه)) احسان طبری، عبدالله برهان
نظر اجمالی بر فعالیت های احسان طبری یکی از رهبران حزب
توده که در آن می توان سوالات بی جوابی را که تاکنون پاسخ داده نشده یافت.
آرشیو کامل نامه مردم روزنامه ارگان حزب توده در سایت کتاب فارسی:
در این نامه از سوی مادرانی که فرزندان خود را در راه
مبارزه برای آرمان های سوسیالیستی از دست دادند انتقاد و گلایه شدیدی از سازمان
مرکزی اکثریت می کنند.
مضمون:افشاگری ناخدا انور عضو کمیته مرکزی حزب توده در سال
1367 و افشای دقل کاری ها قدرت طلبی و فساد های رهبران حزب توده که ده ها نفر از
اعضای شریف خود را در اختیار یورش وحشیانه رژین گذاشت پرده بر می دارد
اعترافات
نورالدین کیانوری رهبر حزب توده ایران پیرامون جاسوسی کردن برای شوروی، در دادگاه
پس از دستگیری سال 1361/1982
به همراه محمد مهدی پرتوی و شاهرخ جهانگیری و خسرو روزبه سه نفر از سران و اعضاء حزب توده ایران
به همراه محمد مهدی پرتوی و شاهرخ جهانگیری و خسرو روزبه سه نفر از سران و اعضاء حزب توده ایران
درلینک
های زیر ببینید:
احسان
طبری (احسانالله طبری) تولد ۱۲۹۵- مرگ
۱۳۶۸ نویسنده و عضو کمیته مرکزی حزب توده
ایران . در سال ۱۲۹۵ در شهر ساری متولد شد.
در سال ۱۳۱۶ در دوران رضاشاه به
خاطر ارتباط با دکتر تقی ارانی دستگیر و زندانی گردید. پس از شهریور ۱۳۲۰ مانند دیگر زندانیان سیاسی دوره رضاشاه
آزاد شد و در تأسیس حزب توده ایران شرکت داشت. مقالات زیادی از او در نشریه مردم
ارگان حزب توده ایران منتشر شد. در سال 1325 در نخستين كنگره نويسندگان ايران شركت
كرد. در سال ۱۳۲۷ پس از سوءقصدی که به
شاه شد حزب توده ایران منحل اعلام شد و اعضا وهوادارانش تحت تعقیب قرار گرفتند.
عدهای از رهبران حزب از جمله طبری غیابا محاکمه و محکوم به اعدام شدند. او در سال
۱۳۲۸ بنا به تصمیم حزب ناگزیر از ایران خارج
شد. احسان طبری از جوانی در رشتههای مختلف شعر، قصه، نقد هنری، بررسیهای فلسفی و
تاریخی و زبانی، آثاری ایجاد کرده و در دوران طولانی مهاجرت این تلاش را ادامه
داده و در هر زمینه آثاری متعددی نگاشتهاست. احسان طبری تحصیلات خود را در آکادمی
علوم اجتماعی مسکو انجام داده[نیازمند منبع] و به دریافت مقام علمی نامزد علوم
فلسفی موفق شده[نیازمند منبع] سپس آن را در آکادمی علوم اجتماعی برلین
ادامه[نیازمند منبع] و به دریافت مقام علمی (دکتر هابیل در فلسفه) رسید[نیازمند
منبع]. پس از انقلاب سال ۱۳۵۷
همراه با دیگر رهبران حزب به ایران بازگشت و در حزب توده ایران فعالیت میکرد. با
شروع سرکوبی حزب؛در یورش دوم؛ او نیز دستگیر و زندانی شد. پس از مدتی مانند بسیاری
از دیگر رهبران حزب توده ایران در اثر فشار زندان و شکنجه در مصاحبههای تلویزیونی
که دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ترتیب داده بودند شرکت کرد و از کارها و
عقاید گذشته خود ابراز ندامت و خود را نفی کرد. در همین دوران کتابی بهنام «کژ
راهه» به نام او منتشر شد که ظاهراً در آن از گذشته خود انتقاد کردهاست.آنهایی که
با قلم طبری آشنایی دارند، این کتاب را نه از نوشتههای او، بلکه محموعهای دیکته
شده به او میدانند. از تالیفات او کتاب «برخی بررسیها در باره جهان بینیها و
بینشهای اجتماعی در ایران» است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر